نقش بسیار پررنگ مذهب در سازههای ایرانی بهجامانده از دوران قبل از اسلام
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۵۲۶۹
استادیار پژوهشکده تاریخ ایران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: تمامی سازههای به جامانده از دوران قبل از اسلام اعم از کاخها و معابد و... همگی حاکی از نقش بسیار پررنگ مذهب در جامعه ایرانی و عجین شدن آن با زندگی مردم دارد. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، مهسا ویسی ضمن بیان مطالبی درباره تفاوت دو مفهوم فرهنگ تمدنی و تمدن فرهنگی درباره جایگاه و ارتباط بناهای تاریخی با این دو مفهوم توضیحاتی ارائه کرد و با تأکید بر اینکه سازهها و معماری هر عصر نمایانگر مؤلفههای اجتماعی مهم در آن دوران بوده است، سازههای به جامانده از دوران پیش از اسلام را حکایتگر این اصل مهم دانست که در آن دوران نیز مذهب در جامعه ایرانی، نقشی محوری و کلیدی داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه فرهنگ تمدنی شامل مجموعهای از مؤلفههای شکلدهنده ساختار یک جامعه است، گفت: از سوی دیگر مفهوم تمدن فرهنگی در حقیقت دربرگیرنده پیشینهای است که یک تمدن موجود در جامعه امروزی را در بطن خود از گذشته پرورش داده و پیشینه و سوابق فرهنگی آن نیز را در برمیگیرد.
استادیار پژوهشکده تاریخ ایران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه با اشاره به جایگاه بناهای تاریخی در ایجاد دو مفهوم تمدن فرهنگی و فرهنگ تمدنی، بیان کرد: بناهای تاریخی در هر دو مقوله جای دارند؛ چرا که هنگامی که اصطلاح تمدن فرهنگی را به کار میبریم، با بناهای تاریخی روبهرو هستیم که به جای مانده از اعصار و ادوار گذشته و نیاکان ما است و به همین پشتوانه نیز برگی درخشان و زرین از کتاب فرهنگ و تمدن ایران زمین به حساب میآیند.
این کارشناس حوزه میراث فرهنگی ادامه داد: از دیگر سو اگر تعبیر فرهنگ تمدنی را برای معرفی این ابنیه به کار ببریم، در واقع بر این نکته تأکید کردهایم که هماکنون میراثی در پیش روی ما قرار دارد که باید امروز ضمن شناخته شدن صحیح، حفظ و حراست شود و ارزش و جایگاه واقعی خود را در سطح جامعه پیدا کند.
مدارس و ابنیه تاریخی نمادهای هویتی هستندچرا سرمایهگذاران برای احیای بناهای تاریخی ورود نمیکنند؟ویسی در ادامه تقسیمبندی بناهای تاریخی تصریح کرد: در واقع میتوان گفت هر سازهای که در بطن گذشته و در دامان فرهنگ ما زاده شده است، جزئی از این طبقهبندی محسوب میشود و این مجموعه ارزشمند و نفیس معانی مختلفی و مفاهیم متفاوتی از زندگی ساکنان گستره ایران زمین را هویدا و آشکار میکند.
وی در توضیح تقسیمبندی صورت گرفته اظهار کرد: در این راستا میتوان از وجود 2 دوره قبل و بعد از اسلام در خصوص ابنیه صحبت کرد که ابنیه متعلق به قبل از اسلام نیز خود به 2 دوره تاریخی و پیش از تاریخ قابل تفکیک و تقسیمبندی هستند.
استادیار پژوهشکده تاریخ ایران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه با بیان اینکه لزوماً تمامی مؤلفههای معرف یک سازه در بناهای تاریخی از دوران گذشته به جای نمانده است، اظهار کرد: در سایه وجود یک نگاه باستانشناسانه حتی میتوان بر اساس یک رویکرد در این ارتباط، ابنیه باقیمانده از دوره پیش از تاریخ را قسمتی از ابنیه تاریخی و فرهنگی به حساب آورد و این را هم اضافه کرد که کشورمان تعداد بسیار زیاد و فراوانی از این نوع از سازهها را در دل خود جا داده است.
تفاوت بناهای تاریخی قبل از اسلام و بعد از اسلاماین کارشناس حوزه میراث فرهنگی جایگاه بناهای تاریخی در دوره قبل و بعد از اسلام را کاملاً متفاوت دانست و عنوان کرد: این طبقهبندی ریشه در فرهنگ و آداب و رسومی دارد که جامعه ما در بطن آن رشد کرده و زندگی کرده است.
ویسی همچنین تصریح کرد: عمده سازهها در دوره قبل از اسلام بر مبنای رویکردی حکومتمحور ساخته شده است لذا بناهای بر جای مانده از این برهه تاریخی همگی منعکسکننده ویژگی درباری ـ مذهبی به صورت توأمان هستند، درحالی که در دوره بعد از اسلام، این رویکرد به موازات تغییر ظاهر و شکل شهرها، تفاوت میکند و پس از آن شاهد ایجاد و ساخت بناهایی با کاربری جدید در سطح شهرها هستیم.
وی با تأکید بر این مطلب که تمامی سازههای به جامانده از دوران قبل از اسلام اعم از کاخها و معابد و... همگی حاکی از نقش بسیار پررنگ مذهب در جامعه ایرانی و عجین شدن آن با زندگی مردم دارد، خاطرنشان کرد: سازههای موجود فعلی که یادگار آن زمان است، عمدتاً در برگیرنده جنبههای مذهبی و مقدس هستند و این امر به وضوح در معماری این ساختمانها که امروزه در کنار برج و باروها و کاخ های به جای مانده از آن دوران به دست ما رسیده به وضوح قابل مشاهده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: آثار باستانی آثار باستانی جامانده از دوران بناهای تاریخی قبل از اسلام بعد از اسلام تمدن فرهنگی فرهنگ تمدنی سازه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۵۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/